سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]
 
امروز: شنبه 103 آذر 3

بسم الله


هی فلانی
میدانی ؟میگویند رسم زندگی چنین است :
می آیند ، میمانند ، عادت میدهند و میروند !
و تو در خود میمانی ...
و تو تنها در خود میمانی !
راستی نگفتی رسم تو چنین است ؟
مثل ِ‏ همه ی فلانی ها ؟ ...


 نوشته شده توسط مجنون در چهارشنبه 89/5/20 و ساعت 3:12 صبح | نظرات دیگران()

بسم الله

 

یک شبی مجنون نمازش راشکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق،آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
گفت یارب ازچه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
خسته ام زین عشق دلخونم نکن
من که مجنونم،تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم
در رگت پیدا و پنهانت منم
سالها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی

....

.....

یا علی


 نوشته شده توسط مجنون در دوشنبه 89/4/28 و ساعت 1:39 عصر | نظرات دیگران()

بسم الله

 

یادت باشه زیر گنبد کبود / تو بودی و من و کلی آدمای حسود / تقصیر همون حسوداست که حالا / هستی ما شده یکی بود یکی نبود...


 نوشته شده توسط مجنون در دوشنبه 89/4/14 و ساعت 1:39 صبح | نظرات دیگران()

بسم الله

در این خاک ، دراین خاک  در این مزرعه پاک

به جز مهر ، به جز عشق ، دگر بذر نکاریم ...

 نوشته شده توسط مجنون در جمعه 88/8/22 و ساعت 10:3 صبح | نظرات دیگران()

بسم الله

 

شاهرگ های زمین از داغ باران پر شده است

آسمانا ! کاسه صبر درختان پر شده است


 نوشته شده توسط مجنون در یکشنبه 88/8/17 و ساعت 9:45 صبح | نظرات دیگران()

بسم الله

 

آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان ...


 نوشته شده توسط مجنون در پنج شنبه 88/8/14 و ساعت 11:32 صبح | نظرات دیگران()

بسم الله


چه دردی است در میان جمع بودن .....ولی در گوشه ای تنها نشستن ......
برای دیگران چون کوه بودن ......ولی در چشم خود آرام شکستن ......


 نوشته شده توسط مجنون در چهارشنبه 88/8/13 و ساعت 3:3 عصر | نظرات دیگران()

بسم الله

چه جای شکوه اگر زخم آتشین خوردم    که هرچه بود ز مار در آستین خوردم

 

مرا نه دشمن شیطانی ام به خاک افکند   که تیر وسوسه از یار در کمین خوردم

 

 


 نوشته شده توسط مجنون در یکشنبه 88/7/19 و ساعت 12:13 عصر | نظرات دیگران()

بسم رب النور

برا همه شیعه ها که می دونند ...

تاراج دل با طاق دو ابروی حیدر است / بختش بلند هر که گرفتار حیدر است !

 


 نوشته شده توسط مجنون در جمعه 88/4/5 و ساعت 1:18 عصر | نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی از حال دلم می شوی آگه صیاد   که به کنج قفسم نیست به جز مشت پری


 نوشته شده توسط مجنون در سه شنبه 88/3/26 و ساعت 6:57 عصر | نظرات دیگران()
   1   2      >
درباره خودم

لیس لمجنون هرج
مجنون
هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن . اینجا رو زدم برای دل مشغولی هام . جایی برای راحت شدن از راز های نگفته . با خیال راحت . بدون اسم و رسم . اومدم برای نوشتن این که دو رکعت مجنون شدم از برای رضای خدا قربه الی الله . شاید فریاد بزنم درهایم را ! همانگونه و شاید فریاد بزنم عاشقی را . و ما مجنون شدیم . لیس لمجنون هرج

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 33
مجموع بازدیدها: 113148
آرشیو
...
جستجو در صفحه

خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو